راز گل سرخ .....*** | ||
|
من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغاز عالم تو را دوست دارم چه شبها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم نم: تو را دوست دارم نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی! ?
گریه کردم در آستانه ی عشق
گریه کردم به روی شانه ی عشق
گریه کردم که با بهانه ی عشق ... بنشینم بهار برگردد گریه کردم در انزوای خودم گریه کردم فقط برای خودم گریه کردم که لا به لای خودم ... گم شوم تا قطار برگردد ![]()
بگذارید و بگذرید
چشم بیاندازید و دل مبازید که
دیر یا زود باید گذاشت و گذشت
پروردگارا، به خواب دوستانم، آرامش؛ به بیداریشان، آسایش؛ به زندگیشان، عافیت؛ به عشقشان، ثبات؛ به مهرشان، وفا؛ به عمرشان، عزت؛ به رزقشان، برکت و به وجودشان، صحت عطا بفرما ارسال نظر رسم ما آوارگان ترک وفا و دوست نیست رسم ما دریادلان، خشکیدن احساس نیست ما محبت را به نام دوستان ارزان می کنیم تا صداقت زنده هست ما هم رفاقت میکنیم
من دلم می خواهد : خانه ای داشته باشم بر دوست! دوستهایم بنشینندآرام! گل بگویندو همه گل شنون بر درش برگ گلی بگذارم! روی آن هم بنویسم: خانه ی ما اینجاست تا که سهراب نپرسد دیگر: خانه ی دوست کجاست؟ |
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |